آوای نازمآوای نازم، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
آنا ی نازمآنا ی نازم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

هدیه ناب خدا

شروع هفته بیست ونهم و خونه جدید

سلام به دختر شیطوووووون مامان .. مامانی بعد از روزای پر از کار بلاخره تونستم بیام و بنویسم .. الان از خونه مامان فاطمه دارم مینویسم و پرنیای عمه هم کنارم نشسته و توت فرنگی هم آورده با هم بخوریم و خواهر شیطونش پانیا خانم هم با مامانش رفته سرکار .. 18 ام پنجشنبه اسباب ها رو بردیم خونه جدید و فرداش مامان فاطمه و باباهادی و خودم جابه جا کردن وسایل ها رو شروع کردیم و تا شب بیشتر کارهای اصلی انجام شد ولی مامان فاطمه و باباهادی خخخخیلی خیلی خسته شدن و دستشون درد نکنه .. یکی دو روز بعدش هم مامان فاطمه اومد و کارای مونده رو تموم کرد و سه شنبه که روز پدر هم بود با باباجون و خاله و شوهرخالم رفتن مشهد و ما هم ریزه کارای مونده رو انجام دادیم .. ...
30 ارديبهشت 1393

اسباب کشی

سلام دختر گل مامان آوای زندگی من مامانی امروز روز آخری هست که تو این خونمون هستیم و ایشالله فردا بعدازظهر اسباب کشی میکنیم .. دیروز با بابایی رفتیم و پرده ها رو نصب کردیم و فقط مونده پرده ی اتاق شما که شنبه میگیریم و بعدش هم وسایل هات رو از خونه مامان فاطمه میاریم میچینیم و بعد یه روز هم مهمونامون رو دعوت میکنیم برای جشن سیسمونی .. الهی خودم فدات بشم مامانی .. ایشالله به سلامتی بیای  پیشمون .. فقط اونجا هنوز تلفنش وصل نشده و در نتیجه نمیتونیم اینترنتمون رو انتقال بدیم اونجا ولی هر موقع برم خونه مامان فاطمه میام به وبلاگت و دوستامون سر میزنم .. مامان فاطمه و باباجون هم سفر مشهدشون رو به خاطر اسباب کشی ما انداختن برای 24 ام که بتونن...
17 ارديبهشت 1393

99 روز-شروع هفته بیست و هفتم

سلام فرشته ی مامان دختر قشنگم حال من که خوبه خداروشکر در مورد پست قبلی که خیلی حالم بد بود میگم که فرداش دیگه حالم خوب شد و الان هم خیلی خوبم و شما هم مثل اینکه خوبی از حرکاتت میگم که الان که نشستم دارم مینویسم هی ضربه میزنی و منم کیف میکنم عزیزکم .. مامانی تقریبا 99 روز دیگه مونده تا به لحظه ی دیدارمون که بیصبرانه منتظریم و وارد ماه هفتم شدیم و سه ماه آخر و فردا هم هفته بیست و شش تموم میشه و وارد هفته بیست و هفتم میشیم .. خداروشکر که تا اینجا به سلامتی گذشته و از این به بعدش هم به خوبی و خوشی بگذره به امید خدا .. خوبیش این بوده که این چند وقته سرم گرم بوده و زود گذشته .. نمیدونم گفتم یا نه که با مامان فاطمه برای اتاقت پرده سفارش ...
14 ارديبهشت 1393

tanhaeiiiiiiiiiiiiiiiii!!! _7 mahegi

salam dokhtare maman elahi man fadaye dokhtaram k az hamon moghei k afaride shode sange saboore man ham shodi .. dare ashkam miad haminjoori enghadr k delam gerefte o dare mitereke .. dokhtaram hatman mamanesho mibakhshe .. geryeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee .. ke enghadr toro ham narahat mikonam. biay baghalam hatman jobran mikonam ,, mamani gerye amoonam nemide akheeeeeeeeeeeeeeeeeeee in rooza faghat maman fateme ye delsooz o mehraboon kenaremoon hast o komakemoon mikone  v albate babajoon mohamad .. mamani hamisheye hamishe tanha boode o az khoda khastam k chand sale dige k shoma bozorgtar shodi ye khahare mehraboon be shoma bede ta hi...
13 ارديبهشت 1393

شروع هفته بیست و ششم و هفته آخر از ماه ششم

سلام فرشته ی مامان .. آوای خوش زندگی مامان و بابا .. مامانی این هفته که بگذره ماه ششم تموم میشه و وارد ماه هفتم میشیم به سلامتی .. دختر قشنگم مامانی خوبی عزیزکم مامانی فدای قد و بالات.. مامانی دیروز بلاخره رفتیم پیش دکتر مژگان محمدی و جواب آزمایشم رو دید و گفت همه چی خوبه و خدارو شکر دیابت نداشتم و گفت که یک ماه دیگه برم و خداروشکر این ماه دیگه آزمایشی ندارم و پرسیدم که سونو سه بعدی لازم نیست گفت که لازم نیست و ما اصلا نمینویسیم چون ضرر داره و همونی که خودم هم میدونستم که مایع آمنیوتیک رو داغ میکنه و برای بچه ضرر داره .. صدای قلبت رو هم شنیدم عشق مامان .. از کتابفروشی اونجا هم مثل همیشه برات کتاب خریدم  دو تا کتاب شعر ..  این ر...
8 ارديبهشت 1393

شروع هفته بیست و پنجم

سلام دخترک مامان مامانی به سلامتی وارد هفته بیست و پنجم شدیم عسلم و 12 روز دیگه 6 ماهمون تموم میشه و چقدر خوبه حساب کتاب کردن روزها و هفته ها برای رسیدن به فرشته ی رویاهام     این روزا دیگه سر یه ساعت های مشخصی بیدار میشی و تکون تکون میخوری و بعدش هم میخوابی قربونت برم .. مثلا صبح ها ساعت 7 اینا شروع میکنی به ورزش صبحگاهی و نمیذاری مامانی بخوابه و یه کوچولو ظهر و میره تا 7 یا 8 شب و دوباره میخوابی تا شب که من میخوام بخوابم بیدار میشی و دیگه نمیدونم کی خوابت میبره .. عاشق وقتی هستم که سرت رو تکون میدی خیلی حس خوبیه و با دست و پاهات ضربه میزنی به دلم .. مامانی امروز صبح رفتم برای آزمایش قند بارداری و چشمت روز بد نبینه ک...
1 ارديبهشت 1393
1